جملاتی برای اندیشیدن ۹

 در از هر دری سخنی, فرهنگ و هنر

آروم بخون، اصلاً عجله نکن

جملات و کلمات را مزه مزه کن

“و آن ها را از فیلتر خرد خودت عبور بده”

 

پسر بچه‌ای پرنده‌ی زيبايی داشت و به آن پرنده بسيار دلبسته بود.
حتی شب‌ها هنگام خواب، قفس آن پرنده را كنار رختخوابش می‌گذاشت و می‌خوابيد.

اطرافيانش كه از اين همه وابستگی او به پرنده باخبر بودند، از پسرک حسابی كار می‌كشيدند و سوء استفاده می‌کردند. هر وقت پسرک از كار خسته می شد و نمی‌خواست كاری را انجام دهد، او را تهديد می‌كردند كه اگر مطابق میل آنان نباشد پرنده‌اش را از قفس آزاد خواهند كرد، و پسرک با التماس می‌گفت: نه، كاری به پرنده‌ام نداشته باشيد، هر كاری گفتيد انجام می‌دهم.

تا اينكه يک روز صبح برادرش او را صدا زد كه برود از چشمه آب بياورد، و او با سختی و كسالت گفت: خسته‌ام و خوابم مياد.
برادرش گفت: الان پرنده‌ات را از قفس رها می‌كنم، كه پسرک آرام و محكم گفت: خودم ديشب آزادش كردم رفت… حالا برو بذار راحت بخوابم.

با آزادی او خودم هم آزاد شدم.

اين حكايت همه ما است.

تنها فرق ما، در نوع پرنده‌ای است كه به آن دلبسته‌ايم؛
پرنده بسياری پول‌شان
بعضی قدرت‌شان
برخی موقعيت‌شان
پاره‌ای زيبایی و جمال‌شان
برخی عشق‌شان و ….. است.

خلاصه اینکه، نفس، هر كس را به چيزی بسته‌ و وابسته کرده‌ است.

و ترس از رها شدن از آنها سبب شده تا ديگران و گاهی خودمان از خودمان بیگاری بکشیم.

پرنده‌ات را آزاد کن…

ترک لذت‌ها و شهوت‌ها سخاست
هر که در شهوت فرو شد برنخاست

📗مثنوی معنوی
❤️ مولانا

🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀

هرگاه
رابطه شما
به خوبی پیش نمی‌رود،

هرگاه این رابطه
“دیوانگی” شما و یارتان را پدیدار می‌کند،
شادمان باشید،

زیرا
آنچه در ناآگاه پنهان بود
اکنون به روشنایی آمده و
فرصتی برای رهایی ایجاد شده است.

هر لحظه
نسبت به آن لحظه دانا بوده،
به ویژه متوجه (حالت درونی خود) باشید.

اگر خشم وجود دارد،
بدانید که خشم وجود دارد.

اگر حسادت،
حالت تدافعی،
نیاز به جر و بحث و
محق بودن،
کودکی در درون که مهر و توجه می‌طلبد
یا هر نوع درد عاطفی وجود دارد،
هر چه هست،
حقیقتِ آن لحظه را بدانید
و آن دانسته را در نظر داشته باشید.

آنگاه
رابطه تبدیل به تمرین معنوی شما می‌شود.

٭اگر رفتار ناآگاهانه‌ای
در شریک زندگی خود مشاهده می‌کنید،
آن را در آغوش پُر مهرِ (آگاهی) بگیرید
تا واکنش نشان ندهید.

ناآگاهی و دانایی
نمی‌توانند مدت طولانی کنار هم باشند،
حتی اگر آگاهی
فقط در شخص مقابل باشد
و نه در فردی که
از سرِ ناآگاهی عمل می‌کند.

انرژی نهفته
در خشونت و حمله،
به هیچ وجه
نمی‌تواند حضور عشق را تحمل کند.

اكهارت_تله

🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀

وابستگی چیست؟
چرا افراد به یکدیگر وابستگی روانی میابند؟
آیا وابستگی نفی آزادی نیست؟

از یک فرد، خانه، همسر، بچه ها، و تملکاتش را بگیر
(سنتها، آیین ها، باورها، تعاریف، هویت، خدای مصرفی، ایده ها)، اگر او همه اینها را از دست بدهد از او چه خواهد ماند؟
او در درون خویش نارسا، تهی و از دست رفته است.

بنابراین برای رهایی از این تهی_گونگی که از آن در هراس است او به تملکات، مردم و یاورها وابسته می‌شود.

شما آنچنان به پایداری مقولاتی که به آن وابسته اید اطمینان دارید که هرگز نمی‌توانید تصور از دست دادن آنها را بکنید –
از دست دادن عشق خانواده و آسایشتان!
پس ترس هنوز ادامه خواهد داشت.

بنابراین، باید برایمان روشن شده باشد که هرگونه وابستگی روانی هرچند هم که همیشگی و نابود نشدنی به نظر برسد،
بناگزیر زاینده ترس خواهد بود.

تهی گونگی، فقر و عدم کفایت درونی علت پیدایش ترس است.

حال آیا میبینی که سه مسئله حساسیت ، وابستگی و ترس را داریم؟

#کریشنامورتی

 

🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀

تو بدون داستان معنوی ات کیستی؟

لطفا برای من از “آگاهی ناب” یا “مقیم شدن در جهان مطلق” مگو!
من میخواهم ببینم که تو با همسرت، با کودکانت، والدینت و بدن ارزشمندت چگونه رفتار می کنی؟!

لطفا برای من درباره ی “توهم خود مجزا” یا چگونگی رسیدن به سرور دائمی در هفت روز سخنرانی نکن!
من میخواهم گرمای اصیلی را حس کنم که از قلب تو می تابد!
میخواهم از تو بشنوم که چقدر خوب گوش می کنی، و دانشی را که با فلسفه ی شخصی ات منطبق نیست، دریافت می داری…
می خواهم ببینم با مردمی که با تو مخالفند چگونه تعامل می کنی!
به من نگو چقدر بیدار هستی و چقدر از نفْس رها شده ای…
من می خواهم تو را در زیر کلمات بشناسم.
می خواهم بدانم وقتی مشکلات بر تو فرو می بارند، چگونه ای…

آیا می توانی کاملا به دردت اجازه بدهی جاری شود و وانمود نکنی که آسیب ناپذیری؟!

آیا می توانی خشمت را احساس کنی و با اینحال به درون خشونت گام نگذاری؟!

آیا می توانی مسیر امنی برای عبور اندوهت ایجاد کنی اما برده ی آن نشوی؟!

آیا می توانی شرمت را احساس کنی و دیگران را شرمگین نسازی؟!

آیا می توانی وقتی روزگار خوبی نداری، آنرا تأیید کنی؟!

آیا می توانی بگویی “متأسفم” و آنرا واقعا و از عمقِ دل بگویی؟!

آیا می توانی در الوهیت باشکوه خویش، کاملا انسان باشی؟!

برایم از معنویت ات نگو دوست من!
من واقعا هیچ علاقه ای به آن ندارم…

من فقط می خواهم با تو ملاقات کنم.
قلب گرانمایه ات را بشناسم.
انسان زیبایی را بشناسم که در تقلای یافتن نور است.
پیش از “فرد معنوی”…
پیش از همه ی کلمات زیرکانه…

#جف_فوستر

🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀

در این نبردِ دائمی
که آن را زندگی می‌نامیم،

کوشش ما بر این است تا
قانونی برای رفاه
و سلوک خود بیابیم،مطابق
با جامعه‌ای که در آن رشد کرده‌
و پرورش یافته‌ایم.

چه این جامعه
کمونیستی باشد
و یا جامعه‌ای به اصطلاح آزاد،

ما به عنوان
هندو، مسلمان، مسیحی
یا هر چه که به طور اتفاقی هستیم،
الگوی رفتاریِ ویژه‌ای را
به مثابهٔ بخشی از سنت‌مان می‌پذیریم،

ما
در نتیجهٔ پیروی از این الگوها
به وضوح و راحتی می‌توانیم این مسئله را
در خود ببینیم که
ـ رفتار
ـ سلوک
ـ و تفکر ما
مکانیکی و واکنش‌هایمان نیز اتوماتیک هستند.

#کریشنامورتی

🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀

ما از سوئی مایل هستیم از
خاطرات زشت و رنج‌آور و تجربیات ناراحت کننده،
رها شویم

در حالی که از طرف دیگر

فرمول‌ها، ایدئولوژی‌ها و
ارتباطات رضایت بخش را
حفظ و حراست می‌کنیم.

اما نگهداشتن
و‌ حفظ یکی، بدون وجود دیگری
امکان پذیر نیست،

زیرا همان‌گونه که دیدیم،
لذت از رنج غیرقابل تفکیک
و جدایی ناپذیر است.

#کریشنامورتی

 

🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀

 

تا آنجا که می‌توانید
به صدای درون سرتان
گوش دهید.

به هر الگوی فکری تکراری،
نوارهایی که شاید سال‌هاست
در سرتان نواخته می‌شوند،
توجه ویژه کنید.

هنگامی که
به آن صدا گوش می‌دهید،
بدون تعصب گوش دهید،
یعنی داوری نکنید.

آنچه را می‌شنوید،
قضاوت یا محکوم نکنید،

زیرا این کار
بدان معناست
که همان صدا از در پشتی
وارد شده است.

متوجه می‌شوید
که «صدا آنجاست
و من در اینجا
به آن گوش می‌دهم
و آن را تماشا می‌کنم».

این درک من،
این درک حضور خویش،
یک فکر نیست،
بلکه
از ورای ذهن برمی‌خیزد.

 

از کتاب: تمرین_نیروی_حال

نویسنده: اکهارت_تله

 

 

گردآوری: پریسا مشکین پوش


اگر از خواندن این مقاله لذت بردید از مقاله قبلی ما نیز دیدن کنید. 

روی لینک زیر کلیک کنید.

 

Maahkhatoon97

Recommended Posts

نظرات و پیشنهادات

تماس با ما

برای تماس با ما لطفا از طریق فرم زیر ایمیل بزنید.

Not readable? Change text. captcha txt