این روزها آدم بددل چه کسی است؟

 در از هر دری سخنی, فرهنگ و هنر

 

در یکی از کلاس هایم می بینم دانشجویان با اسم کوچک همدیگر را صدا می زنند، پدیده ای که در سال های اخیر به تدریج در دانشگاه ها و مؤسسات آموزشی گسترش یافته است. از آن ها می پرسم:« اگر پس از فارغ التحصیلی یکی از همکلاسی های تان را در خیابان ببینید، باز هم او را با اسم کوچک صدا می زنید؟» جواب شان بله بود.

گفتم:« مطمئنید زهرا یا مرتضی پس از این دیدار اتفاقی از طرف همسرش سین جیم نخواهد شد؟»

تقریبا همه گقتند این مشکل همسر زهرا یا مرتضی است، نه ما. او باید به نزدیک ترین کلینیک روان درمانی مراجعه کند!

در یکی از گروه های تلگرامی، خانمی نوشته بود:« پس از تعطیل شدن اداره، منتظر تاکسی بودم.

یکی از همکاران مرد توقف و تعارف کرد که سوار ماشین او شوم و تا جایی مرا برساند. مرد باشخصیتی است.

اول خواستم صندلی عقب بنشینم، ولی گفتم شاید نشانه ی بی ادبی باشد.

او که آژانس نیست؛ همکارم است. برای همین صندلی جلو نشستم.

گویا یکی از آشنایان_ فضول _ دیده بود و خبر را به شوهرم مخابره کرده بود! بارها برای شوهرم توضیح دادم که انگیزه ام و موقعیت چه بوده است، ولی… .»

 

یکی از دوستان تعریف می کرد که عضو یکی از گروه های تلگرامی است که در آن درباره ی مسائل گوناگون بحث می شود. او گاهی اوقات مطالب جالب تاریخی را در گروه به اشتراک می گذارد و چند نفر از خانم های آن گروه، ضمن تشکر، برایش استیکرهای گل رز، تشویق و برای او ارسال می کنند و گاهی هم در پیام تشکرشان او را با اسم کوچکش خطاب می کنند. عاقبت این موضوع دستمایه ی نزاعی چند روزه و قهر او و همسرش شد.

تغییرات اجتماعی و الزامات زندگی امروزی باعث شده است تا دایره ی روابط اجتماعی هر یک از ما گسترش یابد و فراتر برود از خواربارفروشی، نانوایی، خشک شویی، میوه فروشی و آرایشگاه محل سکونت مان. با این تغییر و تحولات اجتماعی، علاوه بر موارد مذکور، مواردی نظیر همکلاس، همکار، هم عضو، هم علاقه و … هم وارد دایرهی روابط اجتماعی ما می شوند.

منظورم از هم عضو اعضای انجمن ها، مؤسسات و گروه های واقعی و مجازی( شبکه های اجتماعی) هستند که آدم ها بر حسب علایق مشترکی نظیر محیط زیست، بازی، آشپزی، ورزش ، داستان و … عضو آن ها می شوند.

حتما توجه شما هم به این موضوع جلب شده است که در سال های اخیر

عرصه های مختلف جامعه به تدریج « جنسیت زدایی» می شوند.

در واقع معیار زن یا مرد بودن در ورود به عرصه های مختلف اجتماعی به تدریج در حال رنگ باختن است. در گذشته، زنان عمدتاً به خانه نشینی، کوچه نشینی( با همسایگان شان) و محله گردی به قصد خرید می پرداختند. باز در گذشته ی نه چندان دور، وقتی به تعمیرگاه های ماشین می رفتید، انتظار نداشتید در آن جا زنانی را ببینید که همراه تعمیرکاران سرشان را داخل موتور ماشین کرده اند و تعمیرکار در حال توضیح دادن خرابی ماشین است.

وقتی زنان اعتماد به نفس پیدا کرده اند، مهارت رانندگی آموختند و صاحب ماشین شدند، به تدریج تمرین کردند تا ماشین شان را خودشان به تعمیرگاه ببرند. همچنین برای مان عجیب بود که در سطح شهر زنان سرکارگری را ببینیم که کلاه ایمنی بر سر گذاشته اند و به کارگران امرونهی کنند.

لذا عرصه های مختلف به تدریج « جنسیت زدایی» می شوند.

گروه های مجازی نظیر گروه های تلگرامی شاید مهم ترین عرصه ای باشند که روند جنسیت زدایی در آن ها با سرعت بیشتری در جریان است. در شبکه های اجتماعی مجازی، زن و مرد معمولا فارغ از جنسیت شان درباره ی نوشته ها و مطالب نظر می دهند و یکدیگر را نقد می کنند.

جنسیت زدایی از عرصه های مختلف اجتماعی تبعات مختلفی در پی دارد که می توان آن ها را تحلیل کرد. یکی از آن ها افزایش« سلام و علیک» و « گپ و گفت» با کسانی است که ممکن است همسرمان او را نشناسد! در جامعه ی سنتی، به دلیل کوچک بودن جامعه، هم مردان و هم زنان قصاب و نانوای محل را می شناختند و اگر سلام و علیکی هم بین آن ها ردوبدل می شد شبهه ای به وجود نمی آمد. اما در جامعه ی جدید همه می توانند دنیای خودشان را داشته باشند.

مرد عضو گروه هواداران بازی« کلاش آو کلانز» یا باشگاه پرسپولیس است و زن هم عضو گروه« رفتگران طبیعت ایران». در واقع تفاوت علایق آنان موجب می شود که با گروه های مختلفی در ارتباط باشند. در بین اعضای این گروه مختلف، هم زن وجود دارد و هم مرد. این اقتضای زندگی جدید است.

امروز ممکن است زنی صاحب کارواشی را که به آن مراجعه می کند در خیابان ببیند و با او احوالپرسی کند. یا این که ممکن است یکی از همکلاسی های قدیمی تان، زن یا مرد با شما تماس بگیرد و احوال تان را بپرسد. گسترش روابط اجتماعی واقعیت اجتناب ناپذیر جامعه ی امروزی است.

با توجه به این وضعیت، آدم « بدل» در جامعه ی امروز ما کیست؟

واقعیت آن است که این روزها « بهانه» برای بددل شدن( چه برای مرد چه برای زن) فراوان شده است.

امروزه زمینه برای طرح سوال« اون کی بود، این کی بود، با تو چی کار داشت» بیشتر فراهم است.

اگر با الزامات زندگی جدید آشنا و همراه نباشیم،

موضوع برای مناشقه و دعوا بسیار زیاد خواهد بود.

ما می توانیم با هر مسئله ای به جان هم بیفتیم و با هم دعوا کنیم:

« چرا تو رو با اسم کوچیک صدا می کنه؟

چِرا تو تلگرام برات گل رز می فرسته؟

چرا به جای ممنونم بهت می گه قربونت برم؟ حتما… .»

گسترش دایره‌ی روابط اجتماعی یک پیامد دیگر هم دارد که شاید برای برخی نگران کننده شود و آن این که ممکن است امکان مقایسه را برای زن و مرد بیشتر کند، یعنی افراد زنان یا مردان دیگر را با همسر خودشان مقایسه کنند و در ذهن خود به نتایجی برسند. این نتیجه ممکن است برای برخی خوشحال کننده و برای بعضی ناراحت کننده باشد. منظورم از ناراحت کننده بودن آن است که این عده با خودشان بگویند چرا همسر من دارای این یا آن ویژگی مثبتی که در دیگران می بینم نیست.

این مقایسه ها می توانند باعث غبطه خوردن شوند. جلوی به وجود آمدن یک احساس را نمی توان گرفت، ولی سوال آن است که پس از به وجود آمدن این احساس، آدم ها چطور با آن مواجه می شوند؟

آیا آن را سرکوب می کنند یا از نظر روانی و اجتماعی آن قدر بالغ شده اند که درباره ی آن ویژگی ها با هم حرف بزنند؟

 

نویسنده: فردین علیخواه (جامعه شناس)

 


اگر به بخش فرهنگ و هنر علاقمند هستید از مقاله قبلی ما نیز دیدن کنید.

روی لینک زیر کلیک کنید.

 

Maahkhatoon97

Recommended Posts

نظرات و پیشنهادات

تماس با ما

برای تماس با ما لطفا از طریق فرم زیر ایمیل بزنید.

Not readable? Change text. captcha txt