در جهانی که رؤیاها با نورهای نئون و لبخندهای موقت وعده داده می‌شوند، سقوط انسان به دره‌ی تاریکی شاید تنها چند انتخاب نادرست فاصله داشته باشد. فیلم Requiem for a Dream (مرثیه‌ای برای یک رؤیا) ساخته‌ی دارن آرونوفسکی، اثری است تکان‌دهنده، دردناک و فراموش‌نشدنی که تماشاگر را با واقعیتی روبه‌رو می‌کند که بیشتر مردم ترجیح می‌دهند انکارش کنند: اعتیاد، تنهایی و فروپاشی روان انسان.

برای ماه‌خاتونی‌های عزیز که در جست‌وجوی پیوند میان هنر و روان‌شناسی‌اند، این فیلم نمونه‌ای کم‌نظیر از نمایش روند روان‌پریشی و انحلال هویت در بستر جامعه‌ی مدرن است. در ادامه، با مرور داستان و نگاهی تحلیلی به شخصیت‌ها و مفاهیم، تلاش خواهیم کرد تا لایه‌های پنهان این تراژدی را آشکار کنیم.

خلاصه داستان

فیلم «مرثیه‌ای برای یک رؤیا» روایت زندگی چهار شخصیت اصلی‌ست:

هری، جوانی با آینده‌ای نامعلوم،

ماریون، معشوقه‌ی او که طراح لباس است،

تایرون، دوست صمیمی هری،

و سارا گلدفارب، مادر هری که در رویای دیده شدن در تلویزیون به سر می‌برد.

هر یک از این شخصیت‌ها، به شکلی متفاوت گرفتار اعتیاد می‌شوند: هری، ماریون و تایرون به هروئین؛ سارا به قرص‌های لاغری آمفتامینی. آن‌چه در ابتدا نشئگی و رویاپردازی به نظر می‌رسد، به‌تدریج به کابوسی زنده تبدیل می‌شود. فیلم با ساختار فصلی (تابستان، پاییز، زمستان) نشان می‌دهد که چگونه گذر زمان، این رؤیاها را به مرثیه‌ای از زوال، بیماری روانی، تن‌فروشی، زندان و جنون بدل می‌کند.

Requiem for a Dream

تحلیل روان‌شناختی

مرثیه‌ای برای یک رؤیا، بیش از آن‌که درباره‌ی مواد مخدر باشد، درباره‌ی فرار روان انسان از حقیقت زندگی است. هر شخصیت، در تلاش است تا با واقعیتی ناخوشایند کنار بیاید:

سارا از پیری، تنهایی و فراموش شدن می‌گریزد؛

هری از بی‌هدف بودن و ناتوانی در ساختن آینده؛

ماریون از ناامنی درونی و عدم تحقق رویاهایش؛

و تایرون از خاطرات دردناک کودکی و بی‌هویتی.

در روان‌شناسی، این تلاش برای فرار از واقعیت از طریق لذت‌های آنی، «مکانیسم دفاعی انکار» نامیده می‌شود. آن‌ها برای پر کردن خلاهای روانی‌شان، به مواد پناه می‌برند؛ اما این راه، نه تنها درمان نیست، بلکه نابودی تدریجی «خود» است.

شخصیت سارا نمایانگر مرز شکننده‌ی میان واقعیت و توهم است. او در جستجوی تأیید و ارزشمندی، به وسواس غذایی دچار می‌شود و تحت تأثیر رسانه، گرفتار اعتیاد دارویی می‌شود. روند فروپاشی روانی او را می‌توان از منظر روان‌پریشی دارویی (Substance-induced psychosis) بررسی کرد؛ جایی که توهمات دیداری و شنیداری جای واقعیت را می‌گیرد.

هری و ماریون نیز به جای مواجهه با ترس‌هایشان، با مواد مخدر رابطه‌ای همزیستی برقرار می‌کنند. ماریون، که از فقدان اعتمادبه‌نفس و نیاز به تأیید رنج می‌برد، در نهایت تن‌فروشی می‌کند تا بتواند “عشق” را حفظ کند هرچند دیگر اثری از عشق نمانده است.

فیلم به‌نوعی نقدی‌ست بر جامعه‌ای که رویا را می‌فروشد، اما ابزار واقعی رسیدن به آن را نمی‌دهد. دنیای Requiem for a Dream، جهانی است که روان انسان را می‌بلعد و تنها چیزی که باقی می‌گذارد، خلأ است.

یکی از تلخ‌ترین و ماندگارترین جملات فیلم از زبان سارا است:

“I’m somebody now, Harry. Everybody likes me. Soon, millions of people will see me and they’ll all like me.”
«من الان یه کسی‌ام، هری. همه منو دوست دارن. خیلی زود میلیون‌ها نفر منو می‌بینن و همه دوستم دارن.»

این دیالوگ، چکیده‌ی نیاز انسان به دیده شدن و عشق ورزیدن است؛ نیازی که اگر در جای درست تأمین نشود، می‌تواند فرد را به مرز جنون بکشاند.

سکانس نهایی فیلم، با قاب‌هایی موازی از سقوط هر چهار شخصیت، درحالی‌که در وضعیت جنون، زندان یا تن‌فروشی هستند، با موسیقی جان‌سوز کلینت منسل همراه می‌شود و برای همیشه در ذهن تماشاگر حک می‌شود.

فیلم Requiem for a Dream (مرثیه‌ای برای یک رؤیا) را نمی‌توان صرفاً یک فیلم درباره‌ی اعتیاد دانست؛ بلکه باید آن را کالبدشکافی روان انسان در عصر مدرن دانست. جهانی که در آن، رؤیاها ارزان فروخته می‌شوند، اما بهای تحقق‌شان گاهی، روان انسان است.

Requiem for a Dream

درباره‌ی کارگردان

دارن آرونوفسکی، کارگردان آمریکایی، با آثاری همچون Black Swan، The Whale، و Mother! شناخته می‌شود؛ آثاری که اغلب در مرز بین جنون و واقعیت، روان و جامعه، و لذت و درد حرکت می‌کنند.

آرونوفسکی در «مرثیه‌ای برای یک رؤیا» با استفاده از تدوین سریع، نماهای تکرارشونده و موسیقی الکترونیک، ضرب‌آهنگی می‌سازد که گویی ذهن مخاطب را نیز دچار اعتیاد و اضطراب می‌کند. آثار او غالباً درباره‌ی فروپاشی روان در برابر فشارهای اجتماعی و فردی‌اند، و در این مسیر، از تکنیک‌های سینمایی خلاقانه برای انتقال درون‌مایه‌های روان‌شناسانه بهره می‌گیرد.

 

نویسنده: فاطمه اکبرزاده

معرفی و نقد فیلم کج‌پیله

فیلم «کج‌پیله» تازه‌ترین ساختهٔ هاتف علیمردانی، از

در جستجوی خوشبختی (The Pursuit of Happyness – ۲۰۰۶)

فیلم «در جستجوی خوشبختی» به کارگردانی گابریل

معرفی و نقد فیلم سینمایی مولان (Mulan)

فیلم سینمایی مولان (Mulan) یکی از شاخص‌ترین

ادوارد دست‌قیچی (Edward Scissorhands – ۱۹۹۰)

فیلم «ادوارد دست‌قیچی» به کارگردانی تیم برتون،

تحلیل فیلم مرد فیل‌نما (The Elephant Man)

فیلم مرد فیل‌نما به کارگردانی دیوید لینچ،