در مطلب بررسی انیمه I Want To Eat Your Pancreas به اثری میپردازیم که بار دیگر توانسته قدرت درام داستان گویی انیمههایژاپنی را به رخ بینندگان بکشد. با ماه خاتون همراه باشید.
زندگی کوتاه است، پس تا میتوانی از تک تک لحظاتت لذت ببر. شاید این جمله ای باشد که بارها آن را شنیده ایم، اما تا چه حد آن رادرک کرده ایم و یا حتی به آن عمل کرده ایم. احتمالا جواب دادن به این سوال برای ما کار دشواری باشد و یا حتی تا حدودی آزار دهنده. به راستی زندگی ما کوتاه است؟ آیا مرگ درست بیخ گوشمان است؟ شاید حقیقت تلخی باشد اما زندگی ما از آن چیزی که حتی فکرشرا میکنیم کوتاه تر است، به طوری که حتی شاید فردایی برایمان نباشد، شاید با یک تصادف، شاید با یک سکته، شاید با یک بیماریناشناخته و شاید با یک بیماری پانکراس. پس اگر یک نگاه اجمالی به زندگی و حوادث پیرامون مان که اخبار بارها تکرارش میکندبیندازیم، میفهمیم مرگ درست بیخ گوشمان است.
داستان انیمه (میخواهم پانکراس تو را بخورم)
داستان انیمه از یک روز عزاداری شروع میشود، دختری از دست رفته و همگی برای او سوگواری میکنند. در این بین ما با پسری آشنامیشویم که با وجود عزادار بودنش، در مجلس ختم شرکت نکرده و در خانه خود، افسرده و ناراحت روزمرگی اش را سپری میکند. درسکانسی بعد او به صفخه گوشی خود نگاه میکند که در آن نوشته شده: «میخواهم پانکراست را بخورم.»
داستان از اینجا به بعد با فلش بکی به گذشته، روایت عاشقانه دیدار دختر از دست رفته و پسر عاشق را روایت میکند، روایتی شورانگیز که در آن یک طرف معشوقهای عجیب و غریب وجود دارد و یک طرف معشوقی عاشق پیشه. شروع داستان به گونهای است که آن رااز هر زاویهای که نگاه کنیم با یک شروع عجیب و غریب روبرو هستیم؛ «میخواهم پانکراست را بخورم» دیگر یعنی چه؟ یک جمله یکیعجیب و نامفهموم و حتی بعضا خنده دار، اما معنی این جمله چیست؟ چرا کسی باید بخواهد پانکراس دیگری را بخورد، این جزو عجیبترین جملاتی است که در یک اثر سینمایی شنیده ام، آنقدر عجیب که نویسنده داستان تصمیم گرفته، تا آن را به عنوان اثرش تبدیل کند وتا حدودی توانسته عجیب بودن را از همان وهله اول به بیننده حالی کند.
انیمه از نگاهی نزدیک تر
حال بیایید تا کمی بیشتر به انیمه نگاه کنیم تا معنی این عنوان عجیب را بیش از پیش درک کنیم. ماجرا در بیمارستان شروع میشود،پسری به اسم هاروکی، دفترچه ای را بر روی یکی از صندلی های بیمارستان پیدا میکند که عنوان جالبی روی جلدش نوشته شده بود،«زندگی همراه با مرگ»، وقتی پسرک کمی از دفترچه را میخواند، میبیند که آن خاطرات دختری است که بخاطر مشکل پانکراسش چندماه دیگر بیشتر زنده نیست.
ساکورا پسر را ملاقات میکند و به او میگوید که پانکراس من از کار افتاده و چند ماه دیگر بیشتر زنده نیستم (اصولا بیماری هایپانکراس آدم را نمیکشند و در این انیمه هیچ اشاره ای به نوع بیماری نشده ولی به احتمال زیاد بیماری دختر باید از نوع سرطانپانکراس باشد که کشنده ترین نوع این بیماری است) پسرک جمله جالبی را میگوید که داستان ما از آنجا شکل میگیرد «اوه، کهاینطور» ساکورا که از این واکنش هاروکی بسیار تعجب میکند، تصمیم میگیرد به عنوان نگهدارنده رازی که میترسد به بقیه بگوید با اوهمراه شود و باهم به لیست کار های قبل از مرگ ساکورا برسند.
شخصیت پردازی انیمه میخواهم پانکراس تو را بخورم
نکته جالب این داستان، شخصیت پردازی هاروکی است، او شخصیتی گوشه گیر و افسرده دارد و تا میتواند از بقیه دوری میکند و دردنیای کتاب ها غرق میشود چون فکر میکند برای دیگران خسته کننده است و دیگران از معاشرت با او خسته میشوند، یک مشکلنوجوانانه معمولی که برای این شخصیت بسیار حاد است، و ارزش خود را با وجود تمام نکات مثبت خودش پایین میاورد و خودش را آدمپستی تصور میکند.
شاید خیلی از مردم با همچین مشکلاتی در برهه های مختلفی از زندگیمان برخورد کرده باشند و باید گفت این انیمهتا حدودی به این مساله هم پرداخته و بارها به مخاطب گوشزد میکند که حتی اگر خسته کننده ترین و مزخرف ترین آدم دنیا هم باشیباز هم کسانی هستند که از وجودت لذت ببرند و بخواهند با تو باشند.
مفهوم اسم میخواهم پانکراس تو را بخورم چیست؟
این انیمه یک اثر کاملا با حال و هوای نوجوانانه است و بیشتر به مسایلی میپردازد که همین قشر با آن ها دست و پنجه نرم میکنند، درنتیجه اگر در سن و سال نوجوانی به سر میبرید و به اصطلاح Teenager هستید، شخصا دیدن این انیمه را دو چندان پیشنهاد میکنم. با این توضیحات پس حالا بهتر میفهمیم چرا اسم انیمه این است، اسمی که واقعا کل انیمه را تعریف میکند، میخواهم پانکراست رابخورم، میخواهم بیماریت را بخورم، میخواهم ناراحتی هایت را بخورم تا تو شاد شوی و از طرفی میخواهم سلامتی ات را بخورم،میخواهم خوشی ات را بخورم تا من هم شاد شوم، جمله ای که نیت دو کارکتر اصلی این انیمه را مشخص میکند.
به همین ترتیب هر دو به انجام لیست ساکورا مشغول میشوند و در این حین مفاهیم جالبی به مخاطب مطرح میشود و درسهای انسانیدر قالب داستانکهایی مجزا به بیننده ارائه میشود. روز ها میگذرد و کم کم موارد لیست ساکورا تک به تک خط میخورند،این داستان ملودرام با شیرینی ها و تلخی های رابطه عجیب بین هاروکی و ساکورا ادامه پیدا میکند و با شوخی های مداوم ساکورا با مرگ و نگاهمخصوصش به آن، رابطه ای را میبینیم که شاید ناراحت کننده باشد، با این وجود باید گفت تم شاد زیرپوستی بیشتر انیمه را فرا گرفتهاما این شادی بیشتر شبیه تلخند است.
در این بین ساکورا مفاهیمی را در مورد زندگی تعریف میکند که پیام اصلی انیمه به مخاطبین خود است اما متاسفانه درست بیاننمیشوند تا ماندگار بمانند. مفاهیمی روانشناسی همچون اینکه زنده بودن یعنی رابطه داشتن با بقیه انسان ها، اینکه بقیه میتوانند ما رالمس کنند یعنی وجود داریم و یا اینکه سرنوشت چیز خاصی نیست حال و اتفاقات ما حاصل هزاران انتخاب ما هست که طی زندگیانجام میدهیم؛ مفاهیمی که زیاد به آن پرداخته نشده است و با چند دیالوگ کلیشه ای رها شدند.
————————————————-
اگر از این مقاله لذت بردید از مقاله قبلی ما نیز دیدن کنید