آداب شستشو و نظافت و پاک کردن بدن از آلودگی ها از دیر باز میان ایرانیان و نیاکان ما از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است. برای شرکت در مراسم و آیین های باستانی یکی از شرایط اولیه، شستشو ی کامل بدن و استحمام بوده است. در تمام ادیان باستانی از جمله مهرپرستان و زرتشتیان شواهد، نشان دهنده ی تاکید بر غسل و استحمام جهت شرکت در مراسم و آیین های دینی می باشد. بنا بر روایاتی اولین گرمابه ایرانی را، جمشید پادشاه پیشدادی در ایران بنا نموده است و سپس در کاوش های باستان شناسان در کاخ تخت جمشید حمام های مختلفی پیدا شد.
پیدایش گرمابه ها
بعد از تحقیقات و کاوش ها ی مختلف مشخص شد که در دوره ی سلطنت هخامنشیان نه تنها در کاخ ها بلکه در تمامی مناطقی که عموم مردم زندگی می کردند، گرمابه های عمومی جهت استحمام وجود داشته است. شاید تا به حال به این نکته کمتر توجه شده باشد که ایرانیان در سه هزار سال قبل در زمان حکمرانی هخامنشیان در همه ی شهرها، گرمابه های عمومی جهت شستشو و نظافت همگانی بنا کرده بودنند.
ایرانیان باستان مردمی بودند که برای عنصر آب تقدس و احترام ویژه ای قائل بودند و به نظافت و پاکیزگی بسیار اهمیت می دانند. قبل از بوجود آمدن گرمابه ها، افراد درآب چشمه ها ورودخانه ها به شستشو و نظافت بدن می پرداختند اما بعد از ساخته شدن گرمابه ها آداب و رسوم خاصی جهت ورود به گرمابه های عمومی مرسوم گردید.
رواج ساخت حمام در ایران
دوره هخامنشیان و ساسانیان
بر اساس شواهد تاریخی، رواج ساخت حمام در ایران را به دوران هخامنشی و سپس ساسانی نسبت می دهند. حمامِ یافته شده در بقایای کاخ شاهی هخامنشی در تخت جمشید می تواند مدرک محکمی برای تایید این مسئله باشد.
دوره اسلامی
در دوره اسلامی ساخت حمام به اوج خود رسید، زیرا شستوشوی جسم برای ایرانیان نه تنها برای پاکیزگی که جزئی از دین و آیین مذهبی آن ها بود. یکی از عمده دلایلی که مسلمانان به حمام می روند انجام غسل های واجب و مستحب در دین اسلام است. غسل کردن به معنای شستن سر و بدن، به دلایل خاص و با نیت قلبی و با روش های دستور داده شده توسط دین، صورت می گیرد.
دوره سلجوقی
در دوره سلجوقی (یکی از دوران های مهم در عرصه معماری) تحولات زیادی در ایجاد بناهای عام المنفعه مانند گرمابه ها صورت گرفت. با این که بسیاری از این آثار بر اثر حمله مغول از بین رفته اند، اما شواهد تاریخی گواه بر این امر است که معماری حمام ها مخصوصا در شهرهای بزرگ در این دوره، از اهمیت زیادی برخوردار بودند.
عصر صفوی
عصر صفوی دوره رونق ساخت حمام بود. از جمله آثار بی نظیر به جای مانده از آن دوران می توان به حمام گنجعلی خان، خسروآقا و حمام علیقلی آقا اشاره کرد. زمانی که ساخت حمام های عمومی گسترش پیدا کرد، این بنا تبدیل به بخشی جداناپذیر از شهرها و روستاها شد و کاربری آن دیگر صرفا استحمام نبود، بلکه کارکردهایی مانند نطافت و سلمانی، محل خواب برای فقرا، پزشکی، پیشگیری از بیماری، قرنطینه، محلی برای جشن و مهمانی و … نیز به آن اضافه شد. این مسئله سبب شد تا پزشکان، فقها، مینیاتوریست ها، شعرا و ادبا، محتسبین، نقاشان، معماران، متصدیان تاسیسات و صنعتگران در ساخت حمام ها اظهار نظر کنند و همین امر باعث پیشرفت و شکوه این بناها شد.
حمام های خصوصی و عمومی
هدف و انگیزه ساخت حمام در ایران در دوره های اسلامی با باور های دینی عجین شده بود و به همین دلیل بسیاری از حمام ها با نیت وقف ساخته شده اند. حمام ها هم به صورت خصوصی ایجاد می شدند و هم عمومی. در معماری ایران در دوره اسلامی، حمام ها نقش مهمی داشتند. یکی از دلایل گسترش و ساخت حمام ها این بود که اغلب مردم، توانایی مالی برای ساخت حمام در خانه خود را نداشتند. یکی دیگر از دلایل آن، ضروری بودن ایجاد حمام در نزدیکی زیارتگاه ها، مساجد، بازار و … بود. از طرفی هم، حمام های عمومی درآمد زیادی داشتند.
از آن جا که استفاده از حمام برای همه ضروری و مهم بود و اکثر مردم در خانه خود حمام نداشتند، در راستای سنت نیکوی وقف، بسیاری از خیرین، حمام های عمومی ایجاد و وقف کردند. به حدی این مسئله اهمیت پیدا کرد که ساخت حمام به عنوان یک اقدام عام المنفعه، برای به دست آوردن ثواب و پاداش اخروی، در نظر گرفته می شد، به طوری که حمام های عمومی با هدف وقف یا مالکیت شخصی بیشتر از مساجد ساخته می شدند. برای بیان میزان اهمیت این مسئله در گذشته، می توان به ساخت و وقف حمام برای مسجد جامع، دارالحدیث و دارالشفا(در هرات) توسط گوهرشاد خاتون اشاره کرد.
باورهای گذشتگان درباره حمام
در سنت زرتشتیان، باید نور خورشید بر آب بتابد تا آلودگی های بعد از شستشوی افراد از آن زدوده شود. به همین دلیل گرمابه ها را روباز می ساختند تا آفتاب بر آب و بدن افراد بتابد و آن را پاک کند. آب های کثیف نیز باید در چاله هایی روباز ریخته می شد، تا زمین را کم تر آلوده کند و در معرض تابش آفتاب باشد، به این ترتیب شاید در مدت زمان طولانی مثلا یک سال، این آب، پاک محسوب می شد.
هم چنین به عقیده آن ها آبی پاک بود که عاری از آلودگی های خارج شده از جسم افراد باشد، از همین طریق می توان متوجه شد خزینه های معمولِ آن دوران، برای آن ها منشا آلودگی محسوب می شد، زیرا در گرمابه های عمومی، پاک بودن آب خزینه به دو صورت بود: یکی زمانی که خزینه را از آب قنات پر کرده بودند و هنوز کسی در آن استحمام نکرده بود. دوم آبی بود که یک هفته یا بیش تر در خزینه مانده بود و همه در آن استحمام کرده بودند و فردی که مسئول حمام بود (استاد حمامی) سحرگاه قبل از ورود مردم، با ظرفی از جنس چرم مانند دَلو، آلودگی های آب مانند مو، کف و چرک و …که ته نشین شده بودند را جمع می کرد و در فاضلاب می ریخت و این عمل را چند بار تکرار می کرد. شاید در باور ما نگنجد، اما این آب را نیز پاکیزه می دانستند!
معماری گرمابه های ایرانی
جالب است بدانید گرمابه های ایرانی از نقطه نظرمعماری بسیار اصولی ساخته و طراحی می شده اند. اکثر گرمابه ها در ارتفاعی پایین تر از سطح معمول کوچه و بازار بنا گذاری می شدند تا دسترسی به آبریز قناتها آسان تر باشد و ساختمان گرمابه از سرمای زمستان محفوظ باشد. در قدیم از ملاط ساروج که در برابر رطوبت و آب مقاوم بود در ساخت گرمابه ها استفاده می کردند.
معمولا نمای بیرونی گرمابه ها از اهمیت زیادی برخوردار نبودند و گاهی بر سر در گرمابه ها کاشیکاری هایی با تصاویری از جنگ رستم و سهراب در شاهنامه یا سایر داستانهای حماسی وجود داشته است اما در فضاهای داخلی گرمابه ها معمولا شاهد آهک بری ها ونقاشی ها و کاشی کاری های زیبایی هستیم.
گرمابه ها ی ایرانی شامل بخش های اصلی با نام بینه، میان در و گرمخانه بودند، که هر کدام از این بخشها دارای دماهای متفاوتی بودند که برخی معتقدند که ساختمان گرمابه ها بر اساس چهار طبع انسان یعنی طبع گرم، سرد، خشک و تر بنا شده اند.
- در ساختار گَرمابه ها هر فضا با راهرویی از فضای دیگر جدا می شده تا دما و رطوبت هر قسمت نسبت به فضای مجاورش ناگهان افت نکند.
- سقف گَرمابه ها طوری طراحی و ساخته می شده که با دارا بودن نور گیرهایی روشنایی فضای حمام را تامین کند.
- به خاطر ساختار اصولی گرمابه ها کمتر شنیده می شده که کسی به خاطر حمام رفتن و هوا به هوا شدن دچار سرماخوردگی شود، چون فضای سربینه حمام دمایی نزدیک به دمای بیرون را دارا بوده و فرد بعد از اتمام حمام و لباس پوشیدن تا هنگام خروج از گرمابه با تغییر دمای ناگهانی مواجه نمی شده است.
در قدیم گَرمابه ها تنها محلی برای استحمام نبودند و و از آنها برای برگزاری برخی از مراسم ها وجشن ها نیز استفاده می شده است.
همچنین اهالی هر محل در هنگام شستشو به گپ گفتگو و تبادل اطلاعات و مشورت با بزرگان محل می پرداختند. کارهایی مانند رگ زدن و حجامت و کیسه کشیدن و مشت و مال و قلنج گرفتن نیز در گَرمابه ها توسط افرادی انجام می گرفته است.
هم اکنون در کشور زیبای ایران و در شهر های مختلف ، گَرمابه های قدیمی متعددی وجود دارند که برای بازدید عموم و مشاهده هنر معماری منحصر به فردشان در دسترس می باشند.
وسایل استحمام در گرمابه ها
از جمله وسایلی که در گذشته در حمام ها برای شست و شو و نظافت از آن ها استفاده می شد، می توان به لیف، کیسه، صابون، سفیدآب، سنگ پا، نوره یا واجبى، مَشرَبه، طشت یا لگن، تاس، شانه، آینه، لُنگ، جام حنا، جام وَسمه، چراغ پیه سوز، بقچه مسند و … اشاره کرد.
- لیف= وسیله ای شبیه به کیسه ای کوچک اندازه دست است که با استفاده از الیافی مانند نخ کاموا، پارچه های نخی، کتان و … درست می شود. در حمام آن را داخل دست کرده و با مالیدن صابون یا شامپوی بدن بر آن و کشیدن بر روی پوست بدن، آلودگی ها را پاک می کنند.
- کیسه= نوعی لیف ضخیم تر نیز وجود دارد که از گذشته تاکنون از آن با کمک سفیدآب، برای لایه برداری و زدودن چرک از روی پوست، استفاده می کنند.
- سفیداب یا روشوی= به عنوان لایه بردار و سفید کننده پوست بدن به کار می رود که در ایران به شکل توپهای کوچک سفید رنگ تولید می شود و هم اکنون نیز مورد استفاده قرار می گیرد.
- سنگ پا= نوعی سنگ کانی که سطح آن سوراخ سوراخ است و به صورت تکه های کوچک در حمام ها مورد استفاده قرار می گیرد. آن را به کف پا می کشند و زبری سطح آن باعث می شود کف پا تمیز و نرم شود.
- نوره یا واجبى= واجبی پودری است که آن را با آب مخلوط می کنند و برای از بین بردن موهای زائد بدن، بر روی پوست می زنند و بعد از چند دقیقه با آب می شویند.
- مَشرَبه= برای حمل آب از ظرفی بزرگ و دسته دار به شکل استوانه که معولا از جنس مس بود، استفاده می کردند. در حمام نیز زنان با آن، آب بر روی سر خود می ریختند.
- طَشت/ لَگَن= ظرفی گود و بزرگ که در حمام داخل آن آب می ریختند و با تاس از آن آب بر می داشتند، اما بیش تر برای شستن رخت و لباس از آن استفاده می شد.
- تاس= کاسه ای که با آن از طشت آب برداشته و بر روی خود می ریختند.
- لُنگ= پارچه ای نازک و مستطیل شکل که مردم در حمام بعد از بیرون آوردن لباس به کمر خود می بستند تا کاملا عریان نباشند.
- چراغ پیه سوز= نوعی از ابتدایی ترین چراغ هاست که آن را از گِل یا سنگ به شکل ظرف می ساختند و برای روشن کردنش از روغن پیه استفاده می کردند. فتیله ای پنبه ای درون روغن قرار می دادند که سرِ آن بیرون بود و با شعله ای کم می سوخت. دودی هم از این شعله بلند می شد. این نوع چراغ بیشتر در حمام ها، معادن و قنات ها کاربرد داشت.
- بقچه مسند= بقچه همان پارچه ای است که وسیله در آن می گذاشتند و گوشه های آن را روی هم آورده یا گره می زدند. در گذشته درون بقچه مسند، وسایل حمام، پول و لباس تمیز قرار می دادند و با خود به حمام می بردند.
هم چنین در حمام های قدیم از موادی مانند موم، روغن و وَسمِه (گیاهی با رنگدانه های آبی و بنفش) هم استفاده می کردند.
عطریات و مواد بهداشتی مورد استفاده در گرمابه
در آن دوران خبری از شامپوها و صابون های متفاوت و مناسب برای انواع پوست ها و لوازم آرایش متنوع نبود. مردم از مواد طبیعی و در دسترس مانند سِدر، خَطمی، کتیرا، حنا، دلوک، مُورد، اُشنان، کُندُر، مَصطکی، لادن، گِلِ سَرشوی و … برای نظافت و خوشبو کردن بدن و موی خود و هم چنین معطر نمودن فضای حمام استفاده می کردند. در ادامه برخی از این مواد با توضیحی مختصر معرفی می شوند:
- سِدر=درختی است که با کوبیدن شاخه های آن پودری به دست می آید و خاصیت خنک کنندگی دارد و برای تمام قسمت های بدن مورد استفاده قرار می گیرد. استفاده از سدر بر روی مو، موجب حالت دهی و خوش فرم شدن آن می شود.
- خَطمی=گیاهی که با خشک کردن آن و سپس خیساندن در آب جوش، لعابی به دست می آید که خاصیت شویندگی دارد.
- دلوک= نوعی خوشبو کننده بدن است.
- مُورد= میوه درخت مُورد خواص زیادی دارد که استفاده از آن در حمام به دلیل خواص رفع گرمازدگی اش بود. روغن مُورد نیز باعث رشد مو می شود.
- اُشنان= در گذشته با خشک کردن این گیاه از آن در حمام به عنوان شوینده استفاده می شد.
- کُندُر= صَمغ درخت “کُندُر هندی” است که با ریختن آن در آتش بوی خوش بلند می شود.
- مَصطکی= صمغی زرد رنگ که از درختچهای به نام “پسته مصطکی” به دست می آید و مانند کُندر نوعی خوشبو کننده هوا است.
- لادن= نوعی گُل است، اما در این جا منظور صمغی خوشبو معروف به “عَنبَر عسلی” است که از گیاه “عَشِقَه” به دست می آید و به عنوان خوشبو کننده مانند کُندُر و مَصطکی در گرمابه استفاده می شد.
- گِلِ سَرشوی= ماده شوینده سر که به گِلِ فارسی، نیشابوری، خوراکی، اصفهانی و جعدسا نیز معروف است.
- حَنا= گیاهی که بعد از خشک و پودر کردن، از آن به عنوان ماده آرایشی برای رنگ کردن موی سر، ناخن و یا نقش انداختن بر روی پوست بدن استفاده می شود. هم اکنون نیز حنا کاربرد زیادی دارد.
- کَتیرا= به شیره خشک شده “گَوَن” گفته می شود که از طریق شکاف ساقههای آن به دست میآید. بیش تر برای حالت دادن به مو کاربرد دارد. هم اکنون نیز مورد استفاده قرار می گیرد و مصرف دارویی و صنعتی دارد.
افراد شاغل در گرمابه ها
در گرمابه ها افرادی برای خدمت رسانی به مردم مشغول به کار می شدند. حتی در کتاب رستم التواریخ از شغلی درباری در دروه صفوی نام برده می شود که به آن “حمام چی باشی” می گفتند.
گرمابه دار
طبق شواهد و متون موجود، اداره گرمابه و کارگران آن، بر عهده “گرمابه دار یا حمامی” بوده که بالاترین منصب در این حوزه محسوب می شد. او باید هر روز گرمابه را با آب پاک می شست و سنگ های کف حمام را با اجسامی زبر می سابید تا چیزی به آن نچسبد که مبادا موجب سر خوردن و افتادن مردم شود. هم چنین باید دو بار در روز گرمابه را با بُخورِ (ریختن چیزهای خوشبو در آب جوشان) کُندُر، لادَن و … خوشبو می کرد. دستمزد گرمابه دار یا مسئول حمام بیشتر از سایرین بود.
جامه دار یا فوطه دار
در حمام های قدیم، مسئولیت نگهداری از اشیا یا لباس های افراد تا اتمام استحمام، بر گردن جامه دار بود. همچنین به آن ها فوطه یا لُنگ می داد.
دَلاک
یکی دیگر از مشاغل درون گرمابه ها دَلاکی بود. بعد از ورود مشتری به گرمابه، دلاک برای شستن او می رفت. بعد از ریختن آب بر سر و بدن مشتری، با کیسه ای زبر پوست بدنش را می شست. این کار معمولا محکم و خشن صورت می گرفت. در صورت تقاضای مشتری، دلاک حتی ناخن دست و پای او را نیز می گرفت و صورتش را می تراشید. بعد از آن نیز مشتری موهای زائد خود را با واجبی از بین می برد و کف گرمخانه می خوابید. سپس دلاک سراغ او می آمد و حدود پانزده دقیقه، به کیسه کشیدن و مشت و مال او مشغول می شد.


2 پاسخ
بسیار عالی
بسیار عالی مثل همیشه موفق باشید زهرا طالبان👏👏🧡🧡