پپو و “پریای خط خطی”

دنیای ما قصه نبود پیغوم سر بسته نبود. دنیای ما عیونه هر کی می خواد بدونه: “احمد شاملو”*۱   کلاس اول سپری شد و من با سواد شدم. وقتی با سواد شدم  اوضاع تغییر کرد. دیگر ول کن [...]

دندان عاریه شابی جان!

  همان طور که گفته بودم خانه ما در امیر آباد بود.کوچه امین، یک آپارتمان شش طبقه ای که ما در طبقه دوم آن زندگی می کردیم و مادر بزرگ پدری ام که ما او را شابی (_شاه بی بی_ در زبان کردی بی بی [...]