دوم ژانویه روز جهانی درونگراهاست. گرچه این روز تعطیلی عمومی نیست اما از سال ۲۰۱۱ میلادی در سراسر جهان توسطدرونگراها جشن گرفته میشود. این که روز جهانی درونگراها دقیقاً یک روز پس از شروع سال نوی میلادی است هم تصادفی نبودهاست. ایده اصلی انتخاب این روز این بوده است که درونگراها پس از شلوغی و شور و هیجان سال نو، مدت زمانی را نیاز دارند تاباتریهای خود را در زمانی که از معاشرتهای اجباری و مکالمه های کوتاه و بی هدف با دیگران در تعطیلات رها شدهاند، شارژ کنند.
۱. درون گراها واقعاً اطلاعات زیادی درمورد مسائل مورد علاقه خود دارند:
من یک دوست درونگرا دارم که اساساً یک دایرهالمعارف زنده از اسطوره شناسی سلتیک است. به طور مثال، اگر از او درمورد قهرمان“کوخولین” سوال کنید، نه تنها میتواند به شما بگوید که چگونه درگذشته، بلکه همچنین میگوید چه نوع ارابهای را رانده است. با گوشدادن به صحبتهای او همیشه با خود فکر میکنم “وای، او واقعاً اطلاعات زیادی درمورد مسائل مورد علاقه خود دارد! ” این موضوع بهاین دلیل است که افراد درونگرا عاشق یادگیری و افزودن دانش گسترده به گنجینه های عظیم خود هستند. تعجبآور نیست که افراددرونگرا اغلب در زمینه مورد علاقه خود متخصص میشوند.
۲. درونگراها مسئله ساز و ایده پرداز هستند:
افراد درونگرا تمایل دارند که تنها کار کنند. ما افرادی هستیم که بی سر و صدا پشت میزهای خود نشستهایم و ایدهها را بارها و بارهادر ذهن خود تغییر میدهیم و این مسأله یک مزیت دارد. وقتی با دیگران هستید، مغز شما مجبور به انجام چند وظیفه است. تحقیقاتنشان میدهد حتی اگر با کسی تعامل ندارید، بخشی از توجه شما فقط به حضور آنها اختصاص مییابد.اما وقتی تنها باشید،میتوانید ذهن خود را پاک کنید و افکار خود را متمرکز کنید و همه این تفکر عمیق و متمرکز میتواند به راه حلهای بدیع و ایدههایدرخشان منجر شود.
بنابراین گروههای طوفان فکریی را فراموش کنید. از درونگراها یک راهنمایی بگیرید و به تنهایی کار کنید، زیرا “طبق گفتههای کیتسویر روانشناس”، “دههها تحقیق ثابت نشان داده است که ایدههای برآمده از گروههای طوفان فکری نسبت به همان تعداد از ایدههایافرادی که به تنهایی کار میکنند و بعداً ایدههای خود را روی هم جمع میکنند، به ایدههای بسیار کمتری فکر میکنند.
۳. تسلیم شدن؟ هرگز:
در زمینه حل مسئله درونگراها تمایل دارند بیشتر و زمان طولانیتری به مشکلات بچسبند و با آن درگیر باشند. زمانی که دیگران بهسراغ موضوع دیگری رفته یا برای ادامه روز خود از سر کار به خانه بازگشتهاند، درونگراها همچنان درگیر مشکلات و مسائل قبلیهستند. آلبرت انیشتین، فیزیکدان مشهور جهان که نظریه نسبیت را داده نیز احتمالاً یک درونگرا بوده است. او یک بار گفت: “این طورنیست که من خیلی باهوش باشم، فقط موضوع این است که بیشتر مشغول مشکلات میمانم.”
۴. در درازمدت درونگراها بازیکنان تیمی بهتری از برونگراها هستند
درست است. کورین بندرسکی و همکارانش دریافتند گرچه برونگراها اولین تاثیرات عالی را ایجاد میکنند، اما ممکن است با گذشتزمان وقتی عضوی از یک تیم هستند ما را ناامید کنند. بندرسکی توضیح میدهد “ارزش و اعتبار آنها در کار به مرور کاهش مییابد.” “در یک تیم، انتظار میرود که سخت کار کنید و کمک زیادی کنید. اما برونگراها اغلب شنوندگان ضعیفی بوده و به خوبی همکارینمیکنند.”از طرف دیگر، افراد درونگرا ممکن است در یک تیم بیشتر کار کنند، زیرا آنها به فکر دیگران درباره خود اهمیت زیادیمیدهند. آنها نمی خواهند باری بر دوش دیگران باشند. بنابراین گرچه ممکن است شرکتها به استخدام افراد برونگرا بیشتر متمایلباشند، زیرا در مصاحبهها عالی به نظر میرسن ، اما مدیران باید به یاد داشته باشند که افراد درونگرا مشت محکم و قدرتمندی (درعین کم حرفی خود) دارند.
۵. افراد درونگرا عمق و صمیمیت باورنکردنی را در روابط خود وارد میکنند
ما تمایل به مکالمه با کیفیت، یک به یک و عمیق داریم. ما ترجیح میدهیم به جای صحبت در مورد هوا یا کاری که این آخر هفته انجامدادهاید، به دنیای درونی شما نگاه کنیم. موضوعاتی مانند این که اخیراً چه چیزی یاد گرفتهاید؟، ایدههای شما چگونه تکامل مییابند؟،حال شما چطور است؟ برای ما جذابتر هستند. وقتی در زندگی خود یک فرد نزدیک درونگرا داشته باشید، ممکن است صمیمیت را بهگونهای تکرارنشدنی تجربه کنید.
۶. درونگراها قدرت کلمات را میدانند
ما تمایل داریم بیشتر از آنچه که صحبت میکنیم، گوش دهیم و قبل از صحبت خوب فکر کنیم. ما کلمات خود را با دقت انتخاب میکنیم،زیرا می دانیم که کلمات را نمیتوان بعد از بیان پس گرفت یا به راحتی فراموش کرد.
۷. درونگراها به مراقبت کمی نیاز دارند
میتوانید ساعتها ما را تنها بگذارید و ما فقط کارهای خود را انجام خواهیم داد. اگر دوست ما یا فرد مهم دیگری در زندگیمان هستید،لازم نیست به طور مداوم با ما تماس بگیرید، پیامک دهید یا وضعیت ما را بررسی کنید. اگر مدیر یک فرد درونگرا هستید، لازم نیست بهطور دائم مراقب او باشید. افراد درونگرا تمایل دارند خود آغازگر باشند و به طور کلی بی سر و صدا و ثابت روی مسائل کار میکنند. در حقیقت، شما فقط در صورت داشتن مشکلی که نمیتوانیم آن را به تنهایی برطرف کنیم از ما حرفی میشنوید. (البته باور کنید، ماپیشتر و قبل از مراجعه به شما دوازده مرتبه آن را با خود حل کردهایم.) به همین ترتیب، نیازی به به ستایش مداوم یا برچسبهایامتیازی روی تابلوی اعلانات شرکت یا فریاد کشیدن نداریم. اگر سخت کار میکنیم، از درون خود انگیزه می گیریم.
۸. درونگراها آرامشی در میان طوفاناند
وقتی همه نسبت به آخرین تغییر سیاستهای شرکت موقعیت خود را از دست میدهند، افراد درونگرا به فکر روشهای جدید برای تعدیلشرایط و تطبیق خود هستند. وقتی همه به دلیل دیر رسیدن هدیه تولد سفارشیشان از فروشگاه اینترنتی وحشت میکنند، افراد درونگرابی سر و صدا در حال تهیه یک طرح پشتیبان هستند.
۹. درونگراها شما را درک میکنند
درونگراها بهتر شما را درک میکنند؛ چرا که تحقیقات نشان میدهد سپری کردن زمان در تنهایی (که درونگراها عاشق آن هستند) ممکن است باعث شود شما همدلی بیشتری با دیگران داشته باشید، به خصوص با افرادی که خارج از جمع اجتماعی شما هستند. اینموضوع احتمالاً به این دلیل است که تنها بودن باعث میشود زمان بیشتری را برای تفکر و تعمق اختصاص دهید. در حقیقت تنهاییباعث میشود ارتباط بیشتری با دیگران برقرار کنید.
۱۰. درونگراها قبل از پریدن خوب نگاه میکنند
ما درونگراها کاری را با عجله انجام نمیدهیم و معمولاً تمامی احتمالات را قبل از تصمیم گیری مد نظر قرار میدهیم. این حالت هم درشغل و هم در زندگی شخصی ما وجود دارد. به طور مثال یک فرد برونگرا ممکن است سریعتر از یک فرد درونگرا وارد یک رابطه جدیدشود. کاترین سادرمن و همکارش در تحقیقی متوجه شدند که یک فرد برونگرا ممکن است برعکس یک فرد درونگرا، به سرعت پس ازطلاق مجدداً ازدواج کند. وقتی در اتخاذ تصمیمات عجله نکنید، عموماً تصمیمات بهتری میگیرید.
۱۱. درونگراها جهان را در مغز خود بازسازی میکنند و به ساختن جهانی که ما در آن زندگیمیکنید کمک میکنند
درونگراها هنرمند، هنرپیشه، موسیقیدان، سرگرمکننده و نویسنده هستند. از جمله درونگراهای خلاق مشهور میتوان به جیکی رولینگ(تنها کسی که سالها زمان را صرف تصور کرده میتواند جهان هاگوارتز را خلق کند) و لیدی گاگا (وی گفته است: “من معمولا افکارم رادر خود نگه میدارم و بر روی موسیقی خود تمرکز میکنم.”) اشاره کرد. همچنین شاندا رایمز، دیوید لترمن، هریسن فورد، گوینت پلترو،جان گرین، التون جان و اِما واتسن هم درونگرا هستند. این لیست میتواند تا ابد ادامه داشته باشد.
۱۲. چه کسانی دنیا را میچرخانند؟ درونگراها
برونگراها میتوانند رهبری کنند، اما فراموش نکنیم که درونگراها هم رهبرانی قوی هستند. در حقیقت گزارش شده که ۴۰ درصد ازمدیران ارشد خود را درونگرا توصیف میکنند، از جمله بیل گیتس که باور دارد درونگراها میتوانند مدیران پر قدرتی باشند چرا که آنهاارزش تنها بودن و تمرکز را به خوبی درک میکنند.وی در سال ۲۰۱۳ گفته است: “فکر میکنم درونگراها میتوانند عملکرد خوبی داشتهباشند. اگر باهوش باشید میتوانید بیاموزید که از فواید درونگرا بودن چگونه استفاده کنید. مثلاً بیاموزید که چگونه چند روزی خلوتکرده و در مورد یک مساله سخت تصمیم گیری کنید، یاد بگیرید و تا جای ممکن زوایای آن موضوع را بررسی کنید.”از دیگر رهبراندرونگرا میتوان به گاندی، مادر ترزا، مارتین لوتر کینگ، باراک اوباما و آبراهام لینکن اشاره کرد.درونگراها افرادی رویاپرداز و عملگراهستند که برای آیندهای بهتر و روشنتر میجنگند.
—————————————————-
اگر از این مقاله لذت بردید از مقاله قبلی ما نیز دیدن کنید.