در تقویم کهن ایرانزمین، سال نه فقط به فصل و ماه تقسیم میشد، بلکه به دقت بر پایه رویدادهای طبیعی، موقعیت خورشید و ماه، وتغییرات اقلیمی تقسیمبندی شده بود. یکی از مهمترین بازههای زمانی در تقویم سنتی ایرانیان، دورهای به نام چله تابستان یا چلهتموز است؛ چهل روز داغ و سوزان که از ۱۰ تیر آغاز شده و در ۲۰ مرداد به پایان میرسد. در دل این چله، روز ۱۰ مرداد بهعنوان نقطهی اوج گرمای تابستان شناخته میشود؛ روزی که به باور نیاکان ما، خورشید در کاملترین حالت خود بر زمین میتابد وزندگی در شدیدترین شکل خود میجوشد. در این روز، آیینی باستانی به نام جشن چله تابستان برگزار میشد؛ جشنی که بازتابی ازدرک عمیق ایرانیان از طبیعت و ارزشهای زیستن در هماهنگی با آن بود.
معنا و مفهوم جشن چله تابستان
جشن چله تابستان، برخلاف ظاهر سوزان و طاقتفرسای آن، در فرهنگ سنتی ایرانیان روزی برای شادی، گردهمایی و شکرگزاری ازنعمتهای خورشید، زمین، و زندگی بوده است. گرچه هوا در این روز به اوج گرمای خود میرسد، اما همین گرما در دیدگاهاسطورهای و نمادین، جلوهای از قدرت، رشد، و تکامل تلقی میشد. کشاورزان این روز را فرصتی میدانستند برای دعا به درگاهخورشید و طلب رحمت برای زمین، چراکه درختان و محصولات تابستانی در همین دوره به بار مینشستند. در بسیاری از مناطق ایران،بهویژه روستاها و مناطق کوهستانی، خانوادهها در این روز گرد هم میآمدند، خوراکهای خنک و سنتی تهیه میکردند، و آیینهایی مانندآبپاشی، نذر هندوانه، یا پخت غذاهای مخصوص تابستان را برگزار میکردند. این جشن نهفقط وسیلهای برای مقابله با گرما،بلکه راهی برای حفظ پیوندهای اجتماعی، تقویت روابط خانوادگی، و انتقال آیینها و باورهای فرهنگی از نسلی به نسل دیگر بود.

آیینهای سنتی در جشن ۱۰ مرداد
در بسیاری از نقاط ایران، این جشن با عنصر آب گره خورده بود. مردم برای گرامیداشت این روز و مقابله نمادین با گرما، به پاشیدنآب بر یکدیگر، نوشیدن شربتهای سنتی مانند خاکشیر، بیدمشک، سکنجبین یا دوغ خنک، و خوردن میوههایی همچون هندوانه و خیارروی میآوردند. برخی خانوادهها نذر میکردند و شربت یا هندوانه بین رهگذران پخش میکردند. در روستاها، آیینهایی مانند گردهماییزیر سایه درختان، نشستن کنار چشمهها، شبنشینی در پشتبام و حتی بازیهای سنتی برای کودکان برگزار میشد که فضایاجتماعی و همدلانه این روز را گرمتر میکرد.
چله تابستان در فرهنگ عامه
جشن چله تابستان تنها یک مناسبت تقویمی نبود، بلکه فرصتی برای تصفیه روح و بازسازی روابط اجتماعی بود. در برخی مناطق،مردم این روز را مناسب دعا برای خنک شدن زمین و بخشایش آسمان میدانستند. درختان خاصی در این روز بهعنوان نماد اجابت نذرشناخته میشدند و پارچههای دعا بر شاخههای آنها بسته میشد. برخی خانوادهها حتی خوراکی نذر میکردند یا غذای سبکی بهنیازمندان میرساندند. این آیینها، پیوندی عمیق بین انسان، طبیعت، و باورهای مذهبی و عرفانی ایجاد میکرد.
سخن اخر
امروزه که بسیاری از آیینهای سنتی در غبار فراموشی ماندهاند، جشن چله تابستان میتواند فرصتی برای بازگشت به آرامشدرون، همنشینیهای واقعی، و درک دوبارهی طبیعت باشد. گرمای شدید تابستان، که برای بسیاری تنها رنجآور و محدودکنندهاست، در نگاه ایرانیان قدیم یک مرحله از چرخه زندگی بود؛ مرحلهای که باید با آن سازگار شد، آن را شناخت و از دل آن نیز شور زندگیرا بیرون کشید. جشن چله تابستان درواقع جشنیست برای تمرین صبر، ستایش نور، و تقویت روابط انسانی در سختترین شرایط طبیعی.
——————————————————————
اگر از این مقاله لذت بردید از مقاله قبلی ما نیز دیدن کنید.
۲۸ تیر، زادروز سیمین بهبهانی؛ بانوی غزل ایران و صدای زن معاصر
