غرق نشوید!

دیرم شده، دیرم شده، برای رسیدن به یک قرار مهم، وقت ندارم سلام یا خداحافظی کنم. دیرم شده، دیرم شده، دیرم شده. خرگوش سفید در کتاب لوئیس کارول به نام «آلیس در سرزمین عجایب». شیلا و تد زن و شوهر [...]

همه اش را ستایش کن!

«همه اش را ستایش کن» «جولی کین» جولی کین سابقاً استاد دانشگاه فریس استیت در میشیگان بود. سپس در سراسر کشور به عنوان روحانی در کلیساها خدمت خود را ادامه داد. او به همراه آیون جانسون کتابی تحت [...]

خانه تکانی ذهن

ذهن  ما زندان است ما در آن زندانی قفل آن را بشکن در آن را بگشای و برون آی ازین دخمه ظلمانی نگشایی گل من خویش را حبس در آن خواهی کرد «مجتبی کاشانی» خانه تکانی ذهن: روی یک راهب چینی که درس «مذاهب [...]

زندگی مثل سفر با قطار است!

مدتی پیش، متن بسیار جالبی خواندم که زندگی را به یک یا چندین سفر با قطار تشبیه کرده بود. در آن متن نوشته شده بود: زندگی مثل سفر با قطار است. سوار می شویم. سفر می کنیم. پیاده می شویم. دوباره سوار [...]

بزرگ بد است!

“آنچه ما را از هدف مان دور نگه می دارد موانع نیستند، بلکه مسیری مشخص به سوی اهداف کوچک تر است‌” رابرت برالت گرگ بزرگ بد، غول بزرگ بد. از داستان های عامیانه گرفته تا ترانه های عامیانه، [...]

نمی توانم تلاش نکردن را بپذیرم

«هراس» هرگز به پیامد های از دست دادن فرصت های بزرگ نمی نگرم، چرا؟ زیرا زمانی که به این پیامدها می انديشم، همواره به نتیجهٔ منفی فکر می کنم. برخی، از ترسِ شکست فلج می شوند. آنان بیش ازحد دربارهٔ [...]

چگونه در سکوت غرق شوید؟

در سکوت غرق شوید شما در دنیایی پر هیاهو زندگی می کنید که هر لحظه در معرض بمباران موسیقی بلند، بوق اتومبیل ها، سر و صدای ابزار، مصالح ساختمان، هواپیماهای جت، غرش کامیون ها، ماشین های چمن زن، ماشین [...]

ایجاد ارتباط آگاهانه با خدا

بسیاری از ادیان سازمان یافته وظیفه ی خود می دانند که خدا را به پیروان خود توضیح دهند و بشناسانند و احکام او را به آنان ابلاغ کنند. خدا را نمی توان از روی تجربه و شهادت دیگران شناخت. این را باید [...]

مهربانی الهام بخش است

روی پای تر باران به بلندی محبت برویم در به روی بشر و نور و گیاه و حشره باز کنیم «سهراب سپهری» مهربانی الهام بخش است. یک روز، من و سه تا از فرزندانم در رستورانی نشسته بودیم. در حالی که باهم حرف می [...]

حسادت

مردی ثروتمند غلامی خرید. او با این غلام مانند یک اقا رفتار می کرد و تمام وسایل آسایش و راحتی او را مهیا کرده بود. غلام می دید مرد ثروتمند همیشه ناراحت و غمگین است. یک شب مرد ثروتمند با غلام خود [...]

page 1 of 2