پپو و کمپ تابستانی

کلاس دوم بالاخره با تمام سختی‌هایی که داشت  تمام شد. و من هنوز در ابتدای راه. با نمرات  ناپلئونی قبول شدم. مدیر مدرسه می­خواست عذر مرا بخواهد. ولی مادرم به او قول داد که در سال بعد جبران خواهم [...]

پپو و ایمان

  رابطه عمیق من با خدا، آن هست ناپیدا، آن هست و نیست، آن یکی بود یکی نبود، از آنجا آغاز شد. ایمان من به خدا از مسیر سجاده نشینی شابی جان و دعاهای شبانه او برای شفای عمویم شکل گرفت. شب تا [...]