ده خطای شناختی مسبب روحیات منفی

 در خودپروری, روانشناسی

ده خطای شناختی مسبب روحیات منفی

 

اغلب کسانی که این خطاهای شناختی را مطالعه نموده اند معتقدند که این معلومات زندگیشان را متحول کرده است.

با این حال توجه داشته باشید که در بسیاری از مواقع افکار منفی سالم و به جا هستند تشخیص افکار سالم از ناسالم و این که چگونه با موقعیت های به راستی منفی بر خورد واقع بینانه داشته باشیم به همان اندازه، رهایی از افکار و احساسات مخدوش اهمیت دارد.

۱. تفکر هیچ یا همه چیز:

همه چیز را سفید و در غیر این صورت سیاه می بینید، به نظر شما هر چیزی کمتر از کامل، شکست تلقی می شود.

۲. تعمیم مبالغه آمیز:

هر حادثه منفی و شکستی را، شکستی تمام عیار و تمام نشدنی تلقی می کنید و آن را با کلماتی چون هرگز و همیشه توصیف می کنید. (من همیشه بدشانسم و…)

۳. فیلتر ذهنی:

تحت تأثیر یک حادثه منفی همه واقعیت ها را تار می بینید. به جزئی از حادثه منفی توجه دارید و بقیه را فراموش می کنید. شبیه چکیدن قطره جوهر که کل بشکه آبی را کدر می کند.

۴. بی توجهی به امر مثبت:

با بی ارزش شمردن تجربه ها و کارهای خوب خود، اصرار بر مهم نبودن آنها دارید. کارهای خوب خود را بی اهمیت می خوانید و می‌گویید هر کسی می تواند این کار را انجام دهد.

۵. نتیجه گیری شتاب زده:

بی آن که زمینه و دلیل محکمی وجود داشته باشد، شتاب زده نتیجه گیری می کنید (فلانی با من برخورد بدی خواهد داشت)، (آبرویم خواهد رفت)، (از عهده انجام این کار بر نخواهم آمد).

۶. درشت نمایی:

از یک سو درباره اهمیت مسائل و شدت اشتباهات خود مبالغه می کنید و از سوی دیگر، اهمیت جنبه های مثبت زندگی را کمتر از آنچه که هست بر آورد می کنید.

۷. استدلال احساسی:

فرض را بر این می گذارید که احساسات منفی شما لزوما منعکس کننده واقعیت هاست. (از سوار شدن در هواپیما وحشت دارم، حتما پرواز با هواپیما بسیار خطرناک است).

۸. بایدها:

انتظاردارید که اوضاع آن طورکه شما می خواهید و انتظار داری، باشد. باید ها تولید تمرد می کنند و اشخاص تشویق می شوند که درست بر عکس آن را عمل کنند.

۹. برچسب زدن:

به جای این که بگویید اشتباه کردم به خود برچسب منفی می زنید و می گویید من بازنده هستم. این بر چسب‌ها (احمق، شکست خورده، بازنده و…) منجر به خشم، اضطراب و دلسردی و کاهش عزت نفس می شود.

۱۰. شخصی سازی و سرزنش:

خود را بی جهت مسئول حادثه ای قلمداد می کنید که به هیچ وجه امکان کنترل آن را نداشته اید (زنی از آموزگار پسرش شنید که او خوب درس نمی خواند، با خود گفت: این نشان می دهد من مادر بدی هستم). شخصی سازی منجر به احساس گناه، خجالت و شایسته نبودن، می شود.

نمی توان در تمام لحظات زندگی شاد بود و یا اختیار کامل احساسات خود را در دست گرفت و نمی توان همیشه منطقی بود.

همه نواقص و اشکالاتی دارند، ولی با مطالعه خطاهای شناختی ذکر شده و تشخیص افکار منفی سالم و ناسالم می توانید افکار خود را که منجر به احساسات بد یا خوب شما می شوند کنترل کرده و لحظات زندگی خود را خودتان به شادی و آرامش رقم بزنید.

 

بیشتر بخوانید 👇👇👇

 

گردآوری: پریسا مشکین پوش

Maahkhatoon97

Recommended Posts

نظرات و پیشنهادات

تماس با ما

برای تماس با ما لطفا از طریق فرم زیر ایمیل بزنید.

Not readable? Change text. captcha txt