هر درد، ما را از توهم نتوانستن دورتر می‌کند

 در خودپروری, روانشناسی

شاید بتوان از دریچه ی دیگری هم نگاه کرد:

هر درد، ما را از توهم نتوانستن دورتر می‌کند

 

در بی نهایت، تضادها معنای خودشان را از دست می دهند، انگار مرز باریکی که بین تضادها وجود دارد، در پایان تجربه ی حسی، از بین می‌رود.

زیباترین قسمت در رابطه های صمیمانهِ عمیق است. در رابطه ای که عمیقاً صمیمانه است هر دو طرف، در نهایتِ صداقت، نقطه ضعف های یکدیگر را می بینند و «اتفاق بعدی» جریان رابطه را تعیین می کند.

اتفاق بعدی یا به وجود آمدن امنیتی زیبا است یا ضربه خوردن از صادق بودن است.

حس کردن اوج شکنندگی در یک رابطه با حس کردن نهایت امنیت در رابطه،

با شکلی از یک رفتار اتفاق می افتد: «صداقت».

اینکه اتفاق بعدی آسیب و یا امنیت است را نمی توانیم پیش بینی کنیم و این از نظر من زیباترین قسمت رابطه است. و این اتفاق ظرفیت ما و طرف مقابلمان را به چالش می کشد.

انگار در رابطه از ما می پرسد: آیا آن قدر ظرفیت داری که نقطه ضعف هایش را ببینی و او را آنگونه که هست بپذیری نه آنگونه که دوست داری به نظر بیاید؟

صادق بودن هیچ وقت آسان نبوده و نخواهد بود،

چون آدم ها زمانی که اعتماد کردند و صادق بودند زخمی شدند و روزی،

جایی، کسی از صادق بودن آنها شبيه سلاحی علیه شان استفاده کرده است.

 

هر درد، ما را از توهم نتوانستن دورتر می‌کند

 

صادق بودن، دو تضاد را به ما نشان می دهد: اینکه چقدر در یک لحظه آسیب پذیر هستیم، چون ممکن است از نقاط ضعف خود ضربه بخوریم و اینکه چقدر احساس امنیت می کنیم هنگامی که فرد روبه روی ما پذیرای عدم كمالِ یکدیگر باشد.

یکی از دلایل عدم صداقت در روابط، ترس از طرد شدن است.

ترس از اینکه ما به اندازه‌ی کافی خوب نباشیم اما صمیمیت و امنیت با ضعف و عدم کمال گره خورده است. پس راهی است که میانبر ندارد.

«نترسیم» و صادق باشیم و اجازه دهیم زمان جلو برود و آدم رو به رویمان خودش را نشان بدهد.

در هر دو صورت (چه از نقطه ضعف هایمان برای زخمی کردن استفاده کند و چه به پذیرش ما امنیت دهد)، تجربه ی بی نظیری داشته ایم.

هر ضربه ما را از توهم «وای چقدر سخت و غیر قابل تحمل است» بیرون می آورد و هر تجربه ی امنیت به ما لذتی عمیق را می چشاند و در ادامه به مرور زمان می توانیم تصمیم بگیریم.

اگر آسیب می زند و نمی تواند صداقت را هضم کند رابطه را کنترل یا قطع می کنیم و اگر ما را پذیرا باشد، صمیمت و امنیتی زیبا و اصیل را تجربه خواهیم کرد.

صادق بودن هزینه دارد.

هزینه اش احتمال آسیب دیدن ما است (البته در ذهن).

اما این آسیب ها، کشنده و غیرقابل تحمل نیستند، این آسیب ها ظرفیت درونی ما را برای حس کردن نفر بعدی بیشتر می کند.

وقتی صادق می شوید هیچ گاه از صادق بودنتان پشیمان نخواهید شد چه آسیب ببینید و چه اوج امنیت را حس کنید.

 

گردآوری: پریسا مشکین پوش

 

برای مطالعه مقاله قبلی روی لینک زیر کلیک کنید👇👇👇

Maahkhatoon97
Recommended Posts

نظرات و پیشنهادات

تماس با ما

برای تماس با ما لطفا از طریق فرم زیر ایمیل بزنید.

Not readable? Change text. captcha txt